انتخاب نمودار مناسب برای کسب و کار

مقدمه

در این مقاله توضیح خواهیم داد که چگونه یک نمودار مناسب برای داده‌هایتان را انتخاب کنید ، یا در واقع چگونه یک پیام را به صورت دقیق به مخاطب برسانیم.
برای این منظور ۳ قاعده اساسی وجود دارد که شما باید همیشه هنگام تصمیم گیری در مورد چارت استفاده کنید.

# ۱ جهت (Orientation)
آیا داده‌های مربوط به زمان را نمایش خواهم داد؟
# ۲ وظیفه (Task)
چه پیامی می‌خواهم ارائه دهم؟
# ۳ شکل (Shape)
چه نوع داده‌هایی را می‌خواهم تجسم کنم؟

قانون شماره یک: انتخاب نمودار به صورت عمودی یا افقی؟

نمایش زمان به صورت افقی، اقلام گروه به صورت عمودی
اجازه دهید تمرکز را بر روی اکثر نمودارهای کسب و کار، همانند Bar Chart و Column Chart ، Line Chart و Area Chart، Dot Plot یا Pin Chart، نمودارها به علاوه منها (واریانس) و غیره برقرار کنیم . اولین تصمیم شما باید همیشه این باشد که آیا آنها را به صورت افقی نمایش بدهیم یا عمودی ؟همچنین جهت چارت می‌تواند به صورت دایره‌ای همانند Pie Chart یا Radar Chart باشند.
علاوه بر این، همچنین ما دارای نمودارهای دو یا حتی سه بعدی هستیم که در فضای دو بعدی جابجا می‌شوند، به عنوان مثال نمودارهای پراکنده همانند نمودارهای ( XY-Scatter Chart)یا نمودار حباب (Bubble Chart)
در اینجا خلاصه‌ای از همه‌ی جهت‌های نمودار و زمان استفاده آن را مشاهده می‌کنید:

قانون شماره دو: انتخاب چارت مناسب برای رساندن هدف (پیغام) به مخاطب

ابزارهای BI/reporting/visualization معمولا مجموعه‌ای بزرگ از انواع نمودار را برای انتخاب ارائه می‌کنند.بنابراین بسیار با اهمیت است که شما درک و ماهیت تحلیلی مناسبی را از نموداری که در اختیار خواننده قرار می‌دهید داشته باشید.
همیشه باید از خود بپرسید: چه پیامی را می‌خواهم منتقل کنم؟
به طور مثال شاید بخواهید روند را بر روی زمان نمایش دهید یا مقادیر فروش محصولات مختلف را با یکدیگر مقایسه کنید، یا بر روی نمودار، انحراف از بوجه را مشاهده کنید و یا میزان رشد را حساب کنید و….

آنالیز ساختار / مقایسه گروه STRUCTURE ANALYSIS (CATEGORY COMPARISON)

مقایسه گروه از پایه ترین (اساسی ترین) نمودراهایی می‌باشد که بیینده برای مقایسه گروه و اقلام آماری می‌تواند از آن بهره ببرد.
این مقایسه معمولا از مدل زیر پیروی می‌کند:

• جستجوی یک مقدار خاص به طور مثال میزان فروش به ازای هر محصول (looking Up)
• مقایسه دو مقدار با یکدیگر (Comparing two values)
• رتبه بندی مقادیر / ایجاد ترتیب توالی یک یا چند دسته (Ranking)
• پیدا کردن الگو از داده به طور مثال پیدا کردن داده‌های پرت (outlier) یا زیر مجموعه‌ای از داده‌ها (Recognizing patterns)

آنالیز سری زمانی/ روندAnalysis Time-Series (Trend)

آنالیز سری یا روند زمانی شباهت زیادی به آنالیز ساختار دارد اما بر روی گروه‌های زمانی (سال، فصل، ماه، هفته، روز و…)
بسته به شرایط می‌توان از الگوهای زیر پیروی کرد:

• جستجوی یک مقدار خاص، به طور مثال میزان فروش بر اساس آخرین ماه (looking Up)
• مقایسه دو مقدار با یکدیگر (Comparing two values)
• مشاهده روند داده‌ها به طور مثال واکشی داده با یک الگوی خاص یا مشاهده رشد خطی یا رشد فصلی (Observing trends in the data)

مقایسه جز به کل (PART-TO-WHOLE COMPARISON)

در این قسمت کاربران سعی می‌کنند رابطه یک بخش با کل ارزش (مانند فروش یک محصول با کل فروش شرکت) را ارزیابی کنند، تجزیه و تحلیل “اهمیت” هر قسمت را نسبت به مقدار کل نشان می‌دهد. برای نمایش می‌توان از نمودار Stacked Bar Chart استفاده کرد همچنین نمودار Pie Chart برای مقادیر خیلی کم یک یا دو قلم مناسب است.

آنالیز واریانس (VARIANCE ANALYSIS)

تجزیه و تحلیل واریانس اساسی ترین کار در گزارشگری کسب و کار است. درک انحراف از اهداف یا بودجه و نرخ رشد نسبت به دوره‌های قبل تقریباً در هر سازمانی یک نیاز اساسی است. از نمودارهای “” plus-minus برای نشان دادن واریانس با گذشت زمان یا بیشتر ساختارها می‌توان استفاده کرد:می توان برای نمایش واریانس از چارت ترکیبی برای نمایش مقدار واقعی و انحراف بهره برد

آنالیز سهم (CONTRIBUTION ANALYSIS)

آنالیز مشارکت نوعی ویژه از تجزیه و تحلیل جز به کل برای ارزیابی سهم همه قسمت‌ها به کل ارزش است، می‌توان از نمودار Waterfall Chart برای آنالیز سهم استفاده کرد. این نمودار به راحتی توضیح می‌دهد که چرا یک مقدار کل تغییر کرده است

آنالیز همبستگی (CORRELATION ANALYSIS)

تجزیه و تحلیل همبستگی برای ارزیابی اینکه آیا دو متغیر با هم ارتباط دارند، استفاده می‌شود. برای تجزیه و تحلیل همبستگی می‌توان از نمودار پراکندگی (Scatter Chart)استفاده کرد:هشدار: اگر دو متغیر دارای همبستگی باشند، این لزوماً به معنای وجود رابطه علت و معلولی نیست.

آنالیز پورتفولیو (PORTFOLIO ANALYSIS)

برای تجزیه و تحلیل گروه‌های داده (به عنوان مثال محصولات، مشتریان، و غیره) توسط ۳ متغیر، می‌توان از این نمودار استفاده کردبرای اطلاعات بیشتر بهتر است ماتریس BCG یا ماتریس گروه مشاوران بوستون بررسی شود، یکی از ابزارهای شناخته‌ شده برای ارزیابی و بررسی فعالیت‌ها و محصولات هر شرکت است. با استفاده از این ماتریس می‌توانیم جایگاه هر محصول در بازار را مشخص کنیم و برای سرمایه‌گذاری و سودآوری بیشتر و افزایش بهره وری شرکت برنامه‌ریزی کنیم.
ماتریس BCG یا «BCG matrix» در دهه‌ی ۱۹۷۰ توسط بروس دی هندرسون (Bruce D. Henderson) و برای گروه مشاوره‌ی بوستون ایجاد شد. این ماتریس با هدف کمک به شرکت‌ها در تجزیه‌و‌تحلیل واحدهای تجاری و خطوط تولید آنها توسعه یافت. شرکت‌ها با انجام این تجزیه‌وتحلیل می‌توانند منابع خود را به مناسب‌ترین بخش‌ها اختصاص دهند و از نتایج به‌دست‌آمده در بازاریابی برند، مدیریت محصول، مدیریت استراتژیک و تحلیل‌های پورتفولیو نیز استفاده کنند.
این نمودار، یک ابزار برنامه ریزی گرافیکی است. در این نمودار یا جدول، محصولات و خدمات شرکت را قرار می‌دهیم و از این طریق بهتر می‌توانیم درمورد مسائل مهم تجاری تصمیم گیری کنیم. برای نمونه می‌توانیم درمورد این مسئله تصمیم‌گیری کنیم که آیا باید واحد تجاری خاصی را حفظ کنیم، بفروشیم یا سرمایه‌گذاری بیشتری در آن انجام دهیم. در محور y این نمودار، نرخ رشد بازار و در محور x آن نیز سهم بازار را نشان می‌دهیم.

قانون شماره ۳: بهینه ترین شکل نمودار کدام است ؟

پس از انتخاب نمودار مناسب و همچنین وظیفه‌ای که نمودار مورد نظر منتقل می‌کند در آخرین مرحله باید از خود بپرسید : از کدام شکل نمودار باید استفاده کنم؟به عنوان مثال Column Chart در نمودار قیمت بسیار باریکتر از نمودار درآمد است. ارزش درآمد معمولاً از قیمت بزرگتر است زیرا قیمت در واقع نسبتی از درآمد است.
نمایش مقدار واقعی، بوجه، پیش بینی در آخر به این نکته هم بپردازیم اصول استفاده از رنگ در طراحی داشبورد و گزارش باید مشخص شده باشد، هر جایی رنگ زرد یا قرمز و… دیدیم باید یک مفهوم واحدی را برایه ما تداعی کند.(همانند چراغ راهنمایی رانندگی)